۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

اتاتورک معلم اخلاق بود یا رضا شاه بزرگ ؟


ملت ایران همیشه یک مشکل بنیانی داشته اند، اینکه مسئله فلسفه و خرد گرائی به مفهوم درست هیچگاه بین ایرانیان باب نبوده. به گویشی دیگر ما دست کم پس از اسلام و حتی پیش از آن یک روشنفکرو فیلسوف شهیر و مشکل گشای جامعه از نداشته ایم.
امروز دقیقا مشکل ایران در همین « نبود یک پیشینه ذات منطق گرا » برای مراجعه ایرانیان به منظور یک وحدت فکری برای عبور از تنگاهای اجتماعی تاریخی است.  همین کمبود باعث شده که ما هیچ پرنسیپی برای گفتار و افکار و کردارهای اجتماعی و جمعی خود به نام "ایرانی" نداشته باشیم.

به این وب سایت و پرت و پلا گوئیهای خود باخته ای بنام بهرام مشیری نگاه کنید:http://www.youtube.com/watch?v=7bV68ZWjgTM

بهرام مشیری می گوید: اتاتورک معلم اخلاق بود!!!(و رضا شاه نبود) در مقایسه این دو!!خوب گوش فرا دهید و خودتان داوری کنید. نیاز به توضیح ندارد. به گمانم بهرام مشیری خود را  اولترا دموکراست و روشنفکرمی داند، ولی این بیچاره آنقدر خود باخته و از رویدادهای درست تاریخ بدور است که پرنسیپ های ارزشمدار انسانی را زیر پا میگذارد . همان ارزشهائیکه هر انسان خردمند و آگاه با مطالعه این واقعیات تاریخی،  چنین تاریخ کشورش و مردان بزرگ و ایرانساز را ، به یک متهم به نسل کشی و خشونت افسار گسیخته مربوط به کمال اتاتورک نمی فروشد تا چه رسد به اینکه با بی شرمی تمام از خود بیگانگی و افسار گسیختگی خودش را پشت تریبون تلویزیونهای آنچنانی لوس آنجلس بیان کند. باید به حال خودمان گریه کنیم.


برای آگاهی همه عزیزانم باید بگویم که کمال آتاتورک مردی بسیار مغرور و یک جنگجوی ارتشی، و بسیار متعصب بود. در هنگام بازدید رضا شاه بزرگ از ترکیه، کمال اتاتورک وی را به صبحگاه مرکز فرماندهی ارتش ترکیه دعوت می کند و در آنجا فرمان نظامی می دهد: " ای سربازان ترک شما در مقابل هیچ کس به هیچ عنوان حق زانو زدن ندارید ولی من به شما فرمان می دهم در برابر شاهنشاه بزرگ ایرانزمین زانو بزنید." که بجز خود اتاتورک ، تمام یگانها و در جه داران ارشد ارتش ترکیه زانو زدند.
امیدوارم که آقای مشیری نیز این پیام را دریافت و با دقت بخوانند.
در اینجا باده می نوشی در آنجا خرقه می پوشی چرا بیهوده می کوشی؟
در اینجا مردم آزاری در آنجا از گنه عاری،  نمی دانم چه پنداری؟!
در ایران همدم و همسایه ات در رنج و بیماری،
تو در آنجا به  پیکاری که پنداری!
چه پیکاری که جز ایران و پرچم از کفت بردن نمی داند؟! چه پیکاری؟
چه می گردی به دنبال چه می گردی؟  که حیران و پریشانی ؟
به پندارم خرد گم کرده ای هستی که خود از آن نمیدانی !
به پندارم خرد گم کرده ای هستی که خود از آن نمیدانی !
این را گفتم چون یکی از دوستان گرامی من آدرسی از سایت یوتوب برای من فرستاده که از دیدن آن بسیار متاثر شدم. آنچه مسلم
هست در برایری سخصیت رضا شاه بزرگ و کمال آتاتورک،  ما می توانیم به ژرفای تاریک اندیشی و پس ماندگی فرهنگی جامعه
خود پی ببریم. رضا شاه بزرگ مردی بود که در اقدامی دلاورانه و کمیاب در تاریخ،  انتقال قدرت از یک سلسله قاجاربه سلسله پهلوی را انجام داد بدون اینکه قطره خون به ناحق ریخته شدهباشد، بدون آزار یا از بین بردن خاندان قاجار، بدون اینکه
فرهیختگان قاجار را که با دشمنی ذاتی ، طبیعتا مشکلی جدی برای وی بودند ، به گوشنه نشینی و انزوا وادارکند،  که بالعکس ازآنها خواست تا در اداره و پیشرفت ایران یار وی باشند و دیدیم که تا میانه دوران پادشاهی شاهنشاه آریامهر، پهلوی دوم نیز قاجار ها با همه سنگ اندازی ها در برابر اقدامات ایرانساز پهلوی از ارکان حکومت پهلوی بودند. ( بگذریم که بخاطر همین فرهنگ سست سیاسی و فکری بود ، که سلسله پهلوی را به بن بست و ایران را به قهقرا سوق داد ولی هدف من از این نوشتار، نوع نگاه دموکرات منشانه ی رضا شاه بزرگ است که او را به سفارش دولت انگلستان قلدر نامیدند!!! ).
در آنسوی رضاشاه بزرگ ، کمال آتاتورک شخصی بود که قدرتش به عنوان یک ارتشی با نسل کشی ارامنه شکل گرفت و خود را با سرکوب کردهای ترکیه شناساند و با دستگیری و کشتار گسترده مخالفانش قدرتش را ثبت تاریخ کرد. ولی می بینیم که ملت ترکیه با شعوری حاصل از بینشی ملی میهنی و نه با شعار ایدئولوژیک جهان وطنانه !! کمال آتاتورک را تبدیل به یک بت در ترکیه و یک قهرمان جهانی کردند 

نوشیروان

هیچ نظری موجود نیست: