روی سخنم با جنایت کاران رژیم اسلامی است!
باید بدانند که دنیا دگرگون شده و اینها به گمان اینکه ملت ایران هنوز موالی و بردهگان این جنایتکاران پس مانده از اعراب هستند، دیگر نمیتوانید هر بلایی را که میخواهند بر سر یک ملت بیاورند و اگر بخواهند حتی مانند قذافی به جان مردم بیافتید، دیگر برایشان سودی نخواهد داشت. امروز آدم کشان رژیم مشمول تحریمهای بینالمللی میشوند و در صورت ادامه سیاست سرکوب، فردا همگی تحویل دادگاههای بینالمللی خواهید شد.
ملت ایران بدنبال برپائی آن جامعهی انسان دوست و سکولاری هستند که از بالاترين سطح آزادی و امكانات برای شكوفايی استعدادهای خود برخوردار باشند. آزادی اندیشه و بیان آن، قدرت تحمل و پذیرش نقد وانتقاد از آن.
من مبارزه میکنم تا دگر اندیشان بتوانند اندیشه و پندارخویش را که با من در تضاد است، براحتی بیان کنند، و همه باید این حق را داشته باشند که دیدگاه خود را براحتی بیان کنند، ولی این حق را ندارند که بخواهند مانع بیان اندیشهی دیگران به هر شکلی که میتوانند بشوند.
هر انسانی ،آزاد است در مورد اندیشه و باورهای خودش سخن بگوید و دیدگاه دیگران را جویا شود.حتی اگر برخی ، بیان چنین اندیشهای را آن را توهین آمیز بدانند. چرا که فقط در چنین جامعهای می توان به بهترین ها دست یافت.
دفتر روزگار را ورق میزنم
امروز پدری برای یک لقمه نان کلیه اش را فروخت
همان نانی که دیروز قرار بود مجانی شود
امروز کشاورز پیر پولی برای خرید بذر نداشت
همان محصولی که از دیروز هر کیلویش 250 لیتر آب مصرف می کند !
امروز دختری از ادامه تحصیل اش بازماند
همان تحصیلی که دیروز خرج اش به مرز تن فروشی رسید
امروز پسری در بالای دیوار خانه ی مردم دستگیر شد
همان پسری که دیروز از کارش به خاطر 2.5 میلیون فرصت شغلی اخراج شد !
امروز مادرم دگر در خانه نیست
همان خانه ای که فقط تا دیروز با کلیه ی پدر گرم می شد
فردا هم روز دیگریست
و کسانی که دگر چیزی برای از دست دادن ندارند
نه کلیه ای برای پدر
و نه تن ، برای مادر ...
فردا هم روز دیگریست
فردایی که بعضی ها همچنان نفس می کشند
آنهایی که دیروز 3هزار میلیارد تومان را با پول کلیه و تن مادر به خانه بردند ...
امروز پدری برای یک لقمه نان کلیه اش را فروخت
همان نانی که دیروز قرار بود مجانی شود
امروز کشاورز پیر پولی برای خرید بذر نداشت
همان محصولی که از دیروز هر کیلویش 250 لیتر آب مصرف می کند !
امروز دختری از ادامه تحصیل اش بازماند
همان تحصیلی که دیروز خرج اش به مرز تن فروشی رسید
امروز پسری در بالای دیوار خانه ی مردم دستگیر شد
همان پسری که دیروز از کارش به خاطر 2.5 میلیون فرصت شغلی اخراج شد !
امروز مادرم دگر در خانه نیست
همان خانه ای که فقط تا دیروز با کلیه ی پدر گرم می شد
فردا هم روز دیگریست
و کسانی که دگر چیزی برای از دست دادن ندارند
نه کلیه ای برای پدر
و نه تن ، برای مادر ...
فردا هم روز دیگریست
فردایی که بعضی ها همچنان نفس می کشند
آنهایی که دیروز 3هزار میلیارد تومان را با پول کلیه و تن مادر به خانه بردند ...